گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد هفتم
نگاهی به اروپای قرن هیجدهم






فراموش نکنیم، که مردم اروپا، حتی در قرن هیجدهم میلادی از لحاظ زیست‌شناسی و آشنایی با وظائف الاعضا و داروشناسی و علم پزشکی، فرق زیادی با ملل کهنسال شرق نداشتند. به قول پیر روسو: «نگاهی به فهرست دفاتر عطاران و خواصّی که برای بعضی از مواد و گیاهان قایل بودند، دلیل روشنی بر این معناست» و فرق زیادی با مندرجات فرح‌نامه جمالی که قبلا از آن یاد کردیم ندارد:
«... گوگرد طلایی: مرتب‌کننده عادت ماهانه بانوان، معالج کبد، دوای سرفه، دافع
ص: 404
تب، علاج سردرد، معرّق، نوشدارو و یگانه دافع ماساریقا[72] است.
خارخسک مقدس: مهّوع، ملیّن، مدر، معرّق، دافع بلغم، تریاق، مقّوی قلب، محرّک هضم، دافع خفقان، علاج امراض کبد، مدر و مفید برای عادت ماهانه بانوان، ضدّ صرع، معالج ذات الجنب، دافع تب، ضد کرم، مقوی باه و مرهم انواع زخمهاست.
برای شاه‌تره یا داروی پیغمبران ... نیز خواصی ذکر می‌کند.
... و اینها همان ادویه‌ای است که مورد تمسخر ولتر قرار گرفت و در وصف پزشکی و پزشکان عصر خود گفت: دانشی که موضوع آن وارد کردن دوایی است که نمی‌شناسند در جسمی که اصلا از آن اطلاعی ندارند.»[73]

پیشرفت سریع علم طب در قرن نوزدهم و بیستم

در اوایل قرن نوزدهم میلادی طریقه «هومئوپاتی» در اروپا معمول شد که افراط در درمان، و خوراندن مقدار زیادی دارو را، به بیمار، که روش معمولی اطبا بود تا حدی تخفیف داد.
در قرن نوزدهم پاستور نشان داد که بیماریها، ناشی از میکروبها هستند و «لیستر» طریقه‌یی برای ضدعفونی کردن یا پلشت‌زدایی معمول ساخت و درنتیجه مفاهیم عفونت و «بیماری» بر پایه‌های علمی استوار شد، و تعداد تلفات و مرگ‌ومیر نقصان یافت.
کارهای ر. کوخ و دیگران در باکتری‌شناسی راه تشخیص بیماریها را باز کرد و منجر به تهیه موادی، که در مقابل بعضی بیماریها، ایمنی و مصونیّت می‌دهد گردید.
کشفیّات طبی و پیشرفتهای علم طب در قرن هیجدهم و نوزدهم از حساب بیرون است و به درمان بیماریها کمک فراوان کرد.
اصلاح طرق مامایی و رعایت نکات بهداشتی مربوط به آن، تلفات آدمی را به اندازه‌یی فاحش، تقلیل داد.
کشف انسولین و هورمونهای دیگر، رادیوم، سولفامیدها و آنتی‌بیوتیک‌ها در قرن بیستم، اهمیتی زاید الوصف دارد. ترقیّات عظیم طب در این قرن منجر به ظهور رشته‌های
ص: 405
تخصّصی گردید و کارآموزی خاص در هریک از رشته‌ها را ضروری ساخته است.
علاوه بر آنچه گفتیم، بی‌حسی موضعی، روان‌پزشکی، پیشرفت وسیع رشته‌های مختلف جراحی، آشنائی با بیماریهای مناطق حارّه، و ترقی مامایی و دیگر پیروزیهای طبی به سلامت عمومی و رشد روزافزون جمعیّت، در جهان کمک فراوان کرده است
[74]











________________________________________
[1] ( 1). میراث ایران، علم ایرانی، ص 452 به‌بعد.
[2] ( 1). همان کتاب، ص 453.
[3] ( 1). رساله حنین بن اسحق درباره آثار جالینوس، به نقل از بیست گفتار ... مهدی محقق، از ص 368 به‌بعد( به اختصار).
[4] ( 2). همان، ص 385.
[5] ( 1). همان کتاب، از ص 412 به بعد.
[6] ( 2). لغت‌نامه دهخدا، ابو سعد- اثبات، ص 753.
[7] ( 1). پیر روسو، تاریخ علوم، ترجمه حسن صفاری، از ص 52 به بعد.
[8] ( 2). همان کتاب، از ص 52 تا 54.
[9] ( 1). دکتر مهدی محقق، بیست گفتار در مباحث علمی و فلسفی ...، از ص 159 به بعد.
[10] ( 2). دکتر مهدی محقق، بیست گفتار در مباحث علمی و فلسفی و کلامی و فرق اسلامی، رساله حنین بن اسحق درباره آثار جالینوس، ص 367.
[11] ( 1). پیر روسو، تاریخ علوم، ترجمه حسن صفاری، ص 49 به بعد.
[12] ( 2).Alcmean
[13] ( 1). تاریخ علوم، پیر روسو، ترجمه حسن صفاری، ص 118 به بعد.
[14] ( 1). تاریخ علوم، پیشین، ص 90 و 113.
[15] ( 2). نگاه کنید به کتاب الابنیه هروی، به تصحیح بهمنیار و کوشش اردکانی، از ص 1 به بعد.
[16] ( 1). به نقل از مقدمه سیرة الفلسفیّه، به قلم دکتر مهدی محقق، ص 9 به بعد.
[17] ( 2). تاریخ پزشکی ایران، اثر الگود، تلخیص از ص 237.
[18] ( 1). همان کتاب، از ص 248 به بعد.
[19] ( 2). همان کتاب، ص 249.
[20] ( 1). همان کتاب، ص 253.
[21] ( 2). دکتر مظاهری، زندگی مسلمانان در قرون وسطا، از ص 256 به بعد.
[22] ( 1). تلخیص از کتاب تاریخ پزشکی در ایران، اثر الگود، ترجمه جاویدان، ص 348 به بعد.
[23] ( 1). تاریخ پزشکی ایران، تألیف الگود، ترجمه جاویدان، ص 216.
[24] ( 2). تف کردن، آب دهان.
[25] ( 3). اماله- تزریق.
[26] ( 1). ذخیره خوارزمشاهی، تألیف اسماعیل بن حسن الحسینی الجرجانی، جلد اول، به کوشش محمد تقی دانش‌پژوه و ایرج افشار، از صفحه 4 به بعد.
[27] ( 2). آیین شهرداری، ص 170 به بعد.
[28] ( 1). تلخیص از تاریخ پزشکی ایران، اثر الگود، ترجمه جاویدان، ص 455 به بعد.
[29] ( 1). تلخیص از کتاب آیین شهرداری یا( معالم القربه)، ص 155 به بعد.
[30] ( 2). همان کتاب، از ص 171 به بعد.
[31] ( 1). شایسته است.
[32] ( 2). آیین شهرداری، از ص 166 به بعد.
[33] ( 3). چابک.
[34] ( 1). میراث ایران- علم ایرانی، سیریل الگود، ترجمه احمد بیرشک، از ص 473 به بعد.
[35] ( 1). میراث ایران- علم ایرانی، ص 467 به بعد.
[36] ( 1). میراث ایران- علم ایرانی، پیشین، ص 477 به بعد.
[37] ( 1). نگاه کنید به کتاب الابنیه هروی، به تصحیح بهمنیار و کوشش اردکانی، از ص 1 به بعد.
[38] ( 1). مجله یادگار، سال پنجم، شماره 6 و 7، توجه ایرانیان به طب، نوشته تقی‌زاده، ص 17.
[39] ( 2) تا( 5). فرخنامه جمالی، به اهتمام ایرج افشار، صفحات 12، 15، 18، 26، 103، 125، 151، 169، 163، 158.
[40] ( 2) تا( 5). فرخنامه جمالی، به اهتمام ایرج افشار، صفحات 12، 15، 18، 26، 103، 125، 151، 169، 163، 158.
[41] ( 2) تا( 5). فرخنامه جمالی، به اهتمام ایرج افشار، صفحات 12، 15، 18، 26، 103، 125، 151، 169، 163، 158.
[42] ( 2) تا( 5). فرخنامه جمالی، به اهتمام ایرج افشار، صفحات 12، 15، 18، 26، 103، 125، 151، 169، 163، 158.
[43] ( 1). همان کتاب، ص 158.
[44] ( 2). بیماری
[45] ( 3). شدید
[46] ( 1). مأخوذ از فرهنگ فارسی معین
[47] ( 2). آیین شهرداری یا( معالم القربه)، پیشین، از ص 109 به‌بعد.
[48] ( 3). روضة الصفا، ج اول، ص م و ن، مقدمه.
[49] ( 1). دایرة المعارف فارسی جلد دوم، پیشین، ص 1860- 1861
[50] ( 1). تاریخ مختصر علم طب، دکتر قاسم غنی، به نقل از مجله یادگار، سال اول، شماره ط، ص 11 به بعد.
[51] ( 1). تاریخ مختصر علم طب، دکتر قاسم غنی، به نقل از مجله یادگار، سال اول شماره 4، ص 11 به بعد.
[52] ( 1). نقل و تلخیص از تتبعات دکتر قاسم غنی در مجله یادگار،( به مدیریت عباس اقبال آشتیانی)، سال اول، شماره 9، از ص 22 به بعد.
[53] ( 2). یک روز در میان، یک روز در میان آمدن تب، تب نوبه‌ای که یک روز در میان عارض شود.( فرهنگ معین).
[54] ( 1). ادوارد براون، به نقل از حاوی رازی، ص 52 به بعد.
[55] ( 2). در پیرامون تاریخ بیهقی، به اهتمام سعید نفیسی، ج اول، ص 231.
[56] ( 1). مقاله دکتر باستانی پاریزی، راجع به شاهنشاهی عضد الدوله، به نقل از راهنمای کتاب، سال سیزدهم، شماره 3 و 4، ص 282.
[57] ( 2). پیشاب. بول
[58] ( 3). نظامی عروضی، چهار مقاله تصحیح محمد معین، ص 106 به بعد.
[59] ( 1). کاه و گل
[60] ( 2). حیله‌گر و دانا
[61] ( 3). باعجله و شتاب
[62] ( 4). معلوم و روشن
[63] ( 1). پیه و گوشت.
[64] ( 2). غده‌یی است گلبول‌ساز.
[65] ( 3). همان کتاب، ص 122 به‌بعد.
[66] ( 1). تاورنیه، سفرنامه، ص 934.
[67] ( 2). میراث ایران. علم ایرانی، ص 427 به بعد.
[68] ( 3). دون ژوئن ایرانی، ص 75.
[69] ( 1). مجمع الرسایل فارسی، چاپخانه سعادت کرمان، ص 172.
[70] ( 2). همان کتاب، ص 190.
[71] ( 3). همان کتاب، ص 195.
[72] ( 1). ماساریقا: روده‌بند( فرهنگ معین).
[73] ( 2). تاریخ علوم، پیشین، ص 303.
[74] جمعی از نویسندگان، کتب طبی انتزاعی (فارسی)، 8جلد، چاپ: اول.